پل ام. ساتر یک اخترفیزیکدان در رویاها Stony Brook and the Flatiron Institute، میزبان برنامه "از فضانورد بپرس" و "رادیو فضایی، "و نویسنده"چگونه در فضا بمیریم" ساتر در این مقاله مشارکت داشت آرای کارشناسان از Space.com: Op-Ed & Insights.
آیا هر چیزی که می دانیم و تجربه می کنیم، تا و از جمله خود واقعیت، شبیه سازی است که توسط یک موجود نامرئی و ناشناخته ایجاد شده است؟ این ایده که به عنوان فرضیه شبیه سازی شناخته می شود، بود اول ژست می گیرد توسط نیک بوستروم، استاد دانشگاه آکسفورد در سال 2003.
اما انجام می دهد فرضیه شبیه سازی استدلال قانعکنندهای ارائه دهید یا فقط یک غذای جالب برای فکر کردن است؟ بیایید دریابیم.
متصل: اگر جهان یک شبیهسازی کامپیوتری غولپیکر است، در اینجا چند بیت برای اجرای آن لازم است
بیایید فرض کنیم که کامپیوترهای ما همچنان قدرتمندتر، کارآمدتر و توانا می شوند. بیایید بگوییم که در نقطهای از آینده عمیق و عمیق (برای اینکه این استدلال کار کند، مهم نیست دقیقاً چه زمانی این اتفاق میافتد) ما در حال ساختن رایانهای مضحک به اندازه یک سیاره هستیم - رایانهای به قدری قدرتمند که میتواند ما را شبیهسازی کند. کل جهان، بازآفرینی تمام فیزیک، شیمی و زیست شناسی که ما در دنیای طبیعی تجربه می کنیم.
اگر همچنین فرض کنیم که آگاهی آگاهی است، مهم نیست در کجا باشد (در مغز ارگانیک یا دیجیتال)، آنگاه تمام اشیاء شبیه سازی شده در رایانه که آگاهی را به دست می آورند، جهانی را تجربه خواهند کرد که از دنیای ما قابل تشخیص نیست.
میدونی، ماتریکس.
هنگامی که فرزندان ما چنین رایانهای را ایجاد میکنند، به ناچار موجودات شبیهسازی شده بیشماری را ایجاد میکنند - فقط سعی کنید تعداد موجودات موجود در بازیهای ویدیویی را از زمانی که ما برای اولین بار این فناوری را توسعه دادهایم ظاهر و ناپدید شدهاند، بشمارید. به سرعت، تعداد مغزهای خودآگاه شبیه سازی شده که در یک کامپیوتر زندگی می کنند بسیار بیشتر از مغزهای ارگانیک ساکن در جهان واقعی خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، ما سه گزینه داریم:
1. فرزندان ما (یا دیگر موجودات هوشمند در جهان) هرگز قادر نخواهند بود توانایی تکنولوژیکی برای شبیه سازی دقیق فضا را توسعه دهند.
2. فرزندان ما (یا دیگر موجودات هوشمند در جهان) این فناوری را توسعه خواهند داد، اما ترجیح می دهند فضا را شبیه سازی نکنند.
3. بیشتر موجودات آگاه، از جمله شما، در شبیه سازی زندگی می کنند.
که در استدلال شبیه سازی آخرین مورد در سنت طولانی تفکر فلسفی است که ماهیت نهایی واقعیتی را که ما تجربه می کنیم زیر سوال می برد. در طی قرنها، فیلسوفان از خود میپرسیدند که آیا واقعیت ما ساختن یک شیطان بدخواه است یا اینکه در رویای شخص دیگری زندگی میکنیم. این بهترین شکل شک و تردید است و یادآوری این نکته مفید است که مطالعه تجربی طبیعت محدودیت هایی دارد.
بر اساس استدلال های فلسفی، فرضیه شبیه سازی خوب است. اما این فرضیه با یک سه راه پایان می یابد - سه گزاره، که یکی از آنها باید درست باشد (اگر همه مفروضات استدلال را بپذیرید)، اما نمی توانیم بگوییم کدام.
شما مجاز هستید که دستان خود را بالا ببرید و بگویید که نمی دانید کدام احتمال بیشتر است. شما همچنین مجاز به بحث در مورد یک گزینه بر روی گزینه دیگر هستید. به عنوان مثال، می توانید بگویید که کامپیوترها هرگز به اندازه کافی قدرتمند نخواهند بود که جهان را به طور دقیق شبیه سازی کنند، یا اینکه تمدن های پیشرفته همیشه شبیه سازی آگاهی را از نظر اخلاقی مذموم می دانند. یا می توان گفت که همه چیز اجتناب ناپذیر است و ما واقعاً در شبیه سازی کسی از جهان زندگی می کنیم.
با این حال، هر گزینه ای را که انتخاب کنید، باید استدلال های اضافی فراتر از فرضیه شبیه سازی اصلی ارائه دهید. یا می توانید مفروضاتی را که در خود استدلال وجود دارد زیر سوال ببرید.
جهان در حال گسترش ما: سن، تاریخ و حقایق دیگر
کامپیوتر را ریست کنید
شاید بزرگترین فرض در فرضیه شبیه سازی این باشد که مغزهای شبیه سازی شده به سرعت از تعداد مغزهای آلی فراتر می روند. با فرض اینکه تفاوتی بین تجربیات هوشیاری شبیه سازی شده و ارگانیک وجود ندارد (فرضی بزرگ دیگر)، این چیزی است که به شما امکان می دهد شانس زندگی در یک شبیه سازی را محاسبه کنید. برای مثال، در آیندهای دور، ممکن است به ازای هر ۱ میلیارد موجود آلی، ۹۹ میلیارد موجود حساس شبیهسازی شده وجود داشته باشد. این به این معنی است که 99٪ احتمال دارد که شما جزو شبیه سازی شده ها باشید.
اما در سال 2017، برایان اگلستون، دانشجوی تحلیل سیستم در دانشگاه استنفورد، یک نقص بزرگ در حسابداری Bostrom پیدا کرد. استدلال شبیهسازی مبتنی بر ساخت نسلهای ما کامپیوترهای فوق پیشرفته است، زیرا ما تنها گونههای شناخته شدهای هستیم که در وهله اول رایانهها را ایجاد میکنیم. هنگامی که فرزندان ما چنین رایانه هایی را ایجاد کردند، مطمئناً متوجه خواهیم شد که ما جزو موجودات شبیه سازی شده در این رایانه ها نیستیم، زیرا می توانیم به این رایانه ها اشاره کنیم و قاطعانه بگوییم که ما در آنها نیستیم.
مهم نیست که فرزندان ما چقدر موجودات هوشیار شبیه سازی شده می سازند، خواه 10 یا 10 تریلیون باشند، ما نمی توانیم از آنها برای محاسبه شانس حضور خود در یک شبیه سازی استفاده کنیم. به عبارت دیگر، توانایی آینده آنها برای ایجاد جهان های شبیه سازی شده به ما در مورد اینکه آیا ما در شبیه سازی هستیم یا خیر، نمی گوید. ما نمی توانیم از اعداد آینده برای محاسبه ضرایب استفاده کنیم. و اگر نتوانیم شانس ها را محاسبه کنیم، تریلما نداریم، بنابراین نمی توانیم چیز بیشتری بگوییم.
در عوض، ما فقط می توانیم به گذشته خود نگاه کنیم - یا افرادی که در زمانی قبل از ما زندگی می کنند (در یک جهان واقعی شبیه سازی نشده)، یا برخی موجودات بیگانه که دوست دارند افراد شبیه سازی شده بسازند. اگرچه یکی از این واقعیتها امکانپذیر است، اما ما مطلقاً هیچ مدرکی مبنی بر صحت هر کدام نداریم، و هیچ راهی برای محاسبه تعداد اشیاء شبیهسازی شده موجود نداریم.
آیا ما در یک شبیه سازی زندگی می کنیم؟? پس از همه، ما نمی دانیم، و فرضیه شبیه سازی استدلال قانع کننده ای ارائه نمی دهد که بتوانیم. بنابراین می توانید به لذت بردن از زندگی خود برگردید.
ما را دنبال کنید در توییتر @Spacedotcom و غیره فیس بوک.